دبالدربال | اواسط فصل 2023/24 بود و کید کانینگهم بدترین فصل کریر خود را تجربه میکرد. دیترویت پیستونز بازی پشت بازی را میباخت. در نهایت، آنها رکورد طولانیترین باختهای متوالی تاریخ NBA را با 28 باخت برابر کردند. این باختها فراتر از دلسردکننده بودند، آنها تحقیرآمیز بودند.
در بسیاری از شبها، پس از بازگشت از آرنا و ورود به اتاق خواب، کید کانینگهم قادر به رهاسازی ذهن خود از رویدادهای بازی نبود. او با جزئیات دقیق، صحنههای بازی را در ذهن خود بازسازی میکرد و به تحلیل عملکرد خویش میپرداخت. تمرکز او بر شناسایی نقاط ضعف و ارزیابی عملکردش در جهت بهبود، مشهود بود. هرچند که بیخوابی پس از مسابقات شبانه در میان بازیکنان NBA امری رایج است، اما در این دوره، کانینگهم با سطح بیسابقهای از اختلال خواب مواجه بود.
کید کانینگهم، به عنوان انتخاب پیک اول درفت 2021، قرار بود دیترویت را به روزهای اوجش بازگرداند، مانند “بَد بویز” دهه 80 که بر کنفرانس شرق حکمرانی میکردند، یا تیم 2003/2004 که لیکرز را از تخت پادشاهی پایین کشید. در طول رکورد باختهای متوالی حماسی فصل گذشته، کانینگهم در بیشتر آن بازیها توپ را در دست داشت؛ او بخش زیادی از سرزنشها را به دوش کشید. و هر بار که در آن روزهای دلگیر زمستانی وارد سالن تمرین پیستونز میشد، یک اندوه محسوس را احساس میکرد. او میگوید:
ابر تیرهای بر کل ساختمان سایه افکنده بود. اینجا غمگین بود. همه آن را حس میکردند.
این مسیری نبود که کسی برای پیشرفت کریر کانینگهم تصور میکرد. پیستونز در فصل روکی او بازیهای زیادی را باختند و در نهایت در رده دوم از آخر کنفرانس شرق قرار گرفتند. او بیشتر فصل دوم خود را به دلیل جراحی آسیبدیدگی ساق پای چپ از دست داد و فرصت تبدیل شدن به ستارهای که میخواست را از دست داد. سپس در سال سوم، رکورد باختهای متوالی از راه رسید.
باختن 28 بازی متوالی، طاقتفرسا بود و او نگران آیندهاش در دیترویت بود. و در این شبهای بیخوابی، تلفنش را برمیداشت، توییتر را باز میکرد و شروع به اسکرول کردن میکرد. او میگوید: تمام این چیزها را درباره خودم میبینم:
کید یک بازیکن لیدر نیست. او بازیکنی ناکام است.
آن کلمه چهار حرفی شکست بهطور ویژه عمیقا آزارش میداد. افکار منفی در ذهنش میچرخید. شروع به زیر سوال بردن خودش و اعتماد به نفسش کرد. با خود فکر میکرد: “آیا دارم اشتباه میکنم؟”
وی در اظهارات خود عنوان کرد:
به نوعی به خود اجازه دادم تا القاب “شکست” و عباراتی نظیر “هرچه بادا باد” بر من اثر بگذارند و به این باور برسم که “در حال حاضر عملکرد نامطلوبی دارم” یا “شاید آن شخصیتی که تصور میکردم، نباشم.
در برخی موارد، او تا ساعت 6 صبح همچنان بیدار و مضطرب باقی میماند، در حالی که تمرین صبحگاهی تنها چند ساعت بعد آغاز میشد. کانینگهم در این خصوص اظهار داشت: “بسیاری از اوقات، با حداقل انرژی به فعالیت میپرداختم.
بارِ باخت و فشارِ برآورده نکردن انتظارات بر او سنگینی میکرد. پوینت گارد، به احتمال زیاد، سختترین پست را در NBA دارد. اما پوینت گارد بودن که وظیفه دارد یک فرنچایز تاریخی را به رقابت بازگرداند، و احساس ناامیدی کردن برای شهری که از او استقبال کرده بود؟ در برخی شبها، تحمل آن تقریبا غیرممکن بود.
بهویژه از آنجا که او در کالج بازیکنی بسیار هیجانانگیز بود. او در نیمه دوم بازیها برای اوکلاهاما استیت، ظاهرا هر زمان که میخواست امتیاز کسب میکرد، و به عنوان یکی از اعضای first-team All-American انتخاب شد. و حتی قبل از آن، او برترین بازیکن جوان کشور بود و در حالی که برای آکادمی مونتورده در فلوریدا بازی میکرد، جایزه بازیکن سال دبیرستان پسران نیسمیت 2020 را به خانه برد.
کنن کانینگهم، برادر بزرگتر کید کانینگهم، در تحلیلی پیرامون مسیر کریر برادرش گفت:
در عرصه بسکتبال، مسیر پیشرفت کید از پنج سالگی تا انتخاب به عنوان پیک اول درفت، مسیری هموار و بدون چالش به نظر میرسید. این مسئله، نوعی تصویر ایدهآل و غیرواقعی را از دوران کریر او ترسیم میکرد.
او در NBA بیش از آنچه که تصور میکرد، تحمل کرده است. و در طول رکورد باختهای متوالی سال سوم، کید با تردیدهایی که از زمان ورودش به دیترویت او را آزار میداد، دست و پنجه نرم میکرد. او با موانع درونی بیشتری نسبت به آنچه که قبلا به اشتراک گذاشته بود، مبارزه کرد. او در حالی که در یک بعد از ظهر اواسط فوریه در کنار زمین سالن تمرین دیترویت نشسته بود، میگوید: «من واقعا در مورد این چیزها صحبت نمیکنم.
او ترجیح میدهد عملکردش گویای همه چیز باشد. و عملکردش در این فصل (2024/25)، گویای مطالب بسیاری بوده است: کانینگهم بالاخره به یک ستاره واقعی تبدیل شده و لیدر بلامنازع دیترویت است. او برای اولین بار به عنوان بازیکن ذخیره آل استار انتخاب شد و در 54 بازی، به طور میانگین 25.7 امتیاز، 6.3 ریباند و 9.5 اسیست به دست آورده است، در حالی که فیلدگل 45.9% و فیلد 36.3% شوت سه امتیازی را ثبت کرده است. میانگین 9.5 اسیست در هر بازی، در رده سوم NBA قرار دارد و بهترین آمار برای یک بازیکن پیستون از زمان آیزیا توماس در فصل 1986/87 است.
او در پیروزی اخیر 117_97 دیترویت مقابل بوستون سلتیکس، 21 امتیاز و 11 اسیست به ثبت رساند. این هشتمین پیروزی متوالی پیستونز بود و اولین باری است که دیترویت از سال 2008 چنین روند پیروزی طولانیای را تجربه میکند.
در زمین بازی، کانینگهم آرام به نظر میرسد؛ مطمئن، باوقار. او اغلب با تسلط، زمین بازی را بررسی میکند، مدافعش را برای لحظهای غافلگیر میکند، سپس در یک چشم به هم زدن برای پیدا کردن یک همتیمی آزاد یا اسکورینگ خودش، از او عبور میکند. او راهی برای تاثیرگذاری بر بازی از تمام زوایا پیدا کرده است و با هشت تریپلدابل، در رده سوم لیگ قرار دارد، تنها پشت سر لبران جیمز و نیکولا یوکیچ.
مهمتر از همه، فضای غم و اندوهی که بر دیترویت حاکم بود، از بین رفته است. دیترویت یکی از شگفتیهای بزرگ لیگ هستند و با رکورد 33 برد و 27 باخت، به احتمال زیاد به پلیاف کنفرانس شرق راه پیدا میکنند. با شروع استخدام رئیس جدید عملیات بسکتبال، تراجان لنگدون، و سرمربی، جی.بی. بیکرستاف، در افسیزن 2024، بازسازی دیترویت از رکورد 14 برد و 68 باخت فصل گذشته، سریعتر از آنچه بسیاری پیشبینی میکردند، در حال شتاب گرفتن است. تام گورس، مالک پیستونز، در ستایش از کانینگهم به نقل از ESPN گفت:
او در احیای تیم ما نقش اساسی داشته و نیروی محرکه پیشرفت رو به جلوی ما بوده است. تعهد او به ارتقای سطح بازی خود و تحقق پتانسیلش به عنوان یک آل استار، قابل توجه بوده است.
تکامل کانینگهم به عنوان یک بازیکن و یک لیدر ، دلیل بزرگی است. لنگدن میگوید:
او شوتهای حساس را میزند، بازیهای بزرگ را انجام میدهد، از تلاش برای انجام دادن و قدم پیش گذاشتن نمیترسد. او میخواهد از بازیکنان بهتر دفاع کند و میخواهد توپ را در موقعیتهای مختلف در اختیار داشته باشد، چه برای خلق موقعیت برای همتیمی و چه برای شوت خودش، همیشه وقتی تیم به او نیاز دارد، آماده است.
کانینگهم با نشاطی وصفناپذیر در میدان حاضر میشود، نشاطی که بازگشت آن برای بسیاری از نزدیکانش دور از انتظار بود. این روحیه، به سایر اعضای تیم نیز منتقل شده و انسجام بیسابقهای را در تیم ایجاد کرده است. مالیک بیزلی، گارد تیم، در این خصوص اظهار داشت:
همبستگی تیمی ما، بیرقیب است و این عامل، یکی از مهمترین دلایل موفقیتهای اخیر تیم محسوب میشود. بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان خارج از مجموعه، به تواناییهای ما باور نداشتند، اما اکنون، ما به صورت جدی در مورد حضور در مرحله پلیاف گفتگو میکنیم.
این کمیستری با کانینگهم آغاز میشود. او از خردی که از مبارزات شخصیاش به دست آورده، برای تبدیل شدن به یک لیدر بهتر استفاده کرده است. همتیمیهایش میگویند او توانایی منحصر به فردی در ارتباط با هر کسی دارد مدیریت شخصیتهای مختلف، اطمینان از اینکه هر فرد میداند ارزشمند است. اینکه دیده میشوند. اینکه نقششان اهمیت دارد. بیکرستاف سرمربی دیترویت میگوید:
اگر به اطراف او نگاه کنید، همتیمیهایش بهتر میشوند. و این بسیار منحصر به فرد است که یک سوپراستار، یا به ویژه یک سوپراستار جوان که در حال شکوفایی است، توانایی این را داشته باشد که نه تنها کار خود را انجام دهد، بلکه بر اطرافیانش نیز تأثیر بگذارد و اطرافیانش را بهتر کند. و این به نظر من دلیلی است که کید یک آل-استار است. این فقط اعدادی که ثبت میکند نیست، بلکه تأثیری است که بر همتیمیهایش و افرادی که با خود همراه میکند، میگذارد.
ایزایا استوارت، سنتر سال پنجم تیم، به عنوان یکی از همتیمیهای نزدیک کانینگهم، شاهد تلاشهای او در طول سه فصل دشوار گذشته بوده است. در ابتدای فصل جاری، تمامی اعضای تیم با هدف ایجاد تحول، بر ضرورت تغییر رویکرد و اتخاذ ذهنیتی نو تاکید داشتند. استوارت در این خصوص اظهار داشت:
این امر، گواه روشنی بر میزان استقامت و اراده راسخ کید است و نشان میدهد که چگونه با تلاش مستمر، به جایگاه بازیکن آل استار دست یافت. او با وجود انتقادات و اظهارنظرهای منفی، همواره به ارزشها و اصول خود پایبند بوده است.
اما او مجبور شد یاد بگیرد که خودش را بر اساس معیارهای خودش تعریف کند. یاد بگیرد اعتماد به نفس واقعی چیست. کانینگهم اکنون در حال باز کردن دریچه قلب خود است و آنچه را که پشت سر گذاشته به اشتراک میگذارد. استقامت، برای او، اکنون به معنای “حفظ خود در زمانهای دشوار” است. او مجبور شد باور کند که هر چیزی که میخواست باشد، هر چیزی که میخواست به دست آورد، در راه است.
کنن میگوید، تمام زندگی کید، اعتماد به نفس فوقالعادهای داشت، اما احتمالا به این دلیل که نتایج همیشه مطلوب بود. و وقتی اوضاع وخیم شد، کنن میگوید، لحظهای کاتالیزوری بود. من آن را نوعی نعمت میدانم، که به او فرصت داده شد برای یک بار هم که شده به خودش شک کند. و سپس، همانطور که به آرامی موفقیتهای بیشتری کسب کرد، توانست صادقانهتر باور کند که واقعا همان مرد است، نه اینکه قبلا تظاهر میکرد، بلکه قبلا فکر میکرد که مرد است و سپس مورد آزمایش قرار گرفت و مجبور شد واقعا این موضوع را بررسی کند. و فکر میکنم اکنون عمیقتر آن را احساس میکند.
بالاخره کید بعد از بازیها میخوابد، دیگر اسکرول نمیکند. کانینگهم میگوید:
میتوانی از آن عبور کنی. لازم نیست اجازه دهی آنچه مردم در مورد تو فکر میکنند یا آنچه در ذهنت میچرخد، کنترل کند که واقعا چه کسی هستی.
یادگیری این موضوع زمان برد. او میگوید: “سخت است. مدتی طول کشید.” این فرایند خیلی قبل از رکورد باختهای فصل گذشته آغاز شد. زمانی که او برای اولین بار به NBA آمد، آغاز شد.
او با بار سنگینی، وارد دیترویت شد. از او فقط انتظار نمیرفت که یک کتاب بازی جدید را یاد بگیرد و با همتیمیهای جدید کار کند و با سرعت و فیزیک بازی NBA سازگار شود، بلکه فشار انتظار جهش به سوپراستار شدن را نیز از همان ابتدا بر دوش داشت. او نمیتوانست فرصت سازگاری آهسته را داشته باشد. تحول فرنچایز به او بستگی داشت. او این مسئولیت را میخواست. به آن افتخار میکرد. او میگوید:
من سعی میکردم عملکرد خوبی داشته باشم. من انتخاب اول بودم. میخواهم انتظارات و همه چیز را برآورده کنم. آن اولین باری بود که در مورد سندرم خودفریبی شنیدم.
اساسا، سندرم خودفریبی زمانی رخ میدهد که افراد موفق در تمام جنبههای زندگی، خودباوری مداوم را تجربه میکنند و به گفته مجله سلامت روان و روانشناسی بالینی، “از ترس اینکه به عنوان یک متقلب یا فریبکار شناخته شوند” رنج میبرند.
او میگوید، در تمام طول زندگیاش از خودش مطمئن بوده است. مجبور بوده باشد؛ پوینت گارد باید اعتماد به نفس را منتقل کند تا همتیمیهایش از او پیروی کنند. آسیب دیدگی مچ پا درست قبل از اولین اردوی تمرینی NBA او را به شک و تردید انداخت. او دو هفته اول فصل را از دست داد. زمانبندی آسیب دیدگی دشوار بود، زیرا درست زمانی اتفاق افتاد که او احساس میکرد در حال یادگیری و تسلط بر اوضاع است. او میگوید:
باید دوباره شروع میکردم، فصل در حال پیشروی بود، و این اولین بار من در NBA بود. چیزهای زیادی همزمان در ذهنم میگذشت.
اگرچه این یک مفهوم انتزاعی است، هرچه بیشتر در مورد آن آموخت، بیشتر با او همخوانی پیدا کرد. کانینگهم میگوید:
واقعی است. هر چه بیشتر به آن فکر میکرد، واقعیتر به نظر میرسید. آن اولین باری بود که با خودم گفتم، هی، آیا من به همان اندازه که فکر میکردم عالی خواهم بود؟
در فصل نخست حضور کید کانینگهم در لیگ NBA، دیترویت پیستونز با ثبت رکورد ناامیدکننده 23 پیروزی و 59 شکست، به کار خود پایان داد. کانینگهم در این فصل، به طور میانگین در هر مسابقه، آمار 17.4 امتیاز، 5.6 اسیست، 5.5 ریباند و 1.2 توپربایی را به ثبت رساند و به عنوان جوانترین بازیکن تاریخ فرنچایز، موفق به ثبت تریپلدابل شد. در نهایت، او در رایگیری برای کسب عنوان بهترین بازیکن روکی سال، پس از اسکاتی بارنز از تورنتو رپترز و اون موبلی از کلیولند کاوالیرز، در جایگاه سوم قرار گرفت.
کنن کانینگهم برادر بزرگتر کید میگوید:
نبردن جایزه بهترین روکی سال، تا حدودی ویرانگر بود. فکر میکنم اسکاتی سال فوقالعادهای داشت و موبلی هم سال فوقالعادهای داشت، بنابراین قصد ندارم از ارزش کسی کم کنم، اما از دیدگاه من، این به نظر اولین شکست بزرگ بود که واقعا شاهد آن بودم که او به عنوان یک بازیکن بسکتبال تجربه کرد. و واضح است که آنها در آن سال بازیهای زیادی را باخته بودند و این سخت بود زیرا او هرگز قبلاً در زندگیاش نباخته بود. اما همچنان از دست دادن جایزه، کمی او را تکان داد.
این فقط اعدادی که ثبت میکند نیست، بلکه تأثیری است که بر همتیمیهایش و افرادی که با خود همراه میکند، میگذارد.
“جیبی بیکراستاف”
پس از آن ناامیدی، کانینگهم ساعتهای بیشتری را در بدنسازی سپری کرد، مصمم به بازگشت به عنوان یک بازیکن بهتر. او میگوید:
این یک آزمون برای من بود. این باعث شد اخلاق کاریام را در NBA دوباره تثبیت کنم، و مطمئن شوم به جایی که میخواهم برسم، خواهم رسید. هر خوشبینی که او در آستانه فصل دوم خود داشت، با آسیب دیدگی ساق پا در دوازدهمین بازی و از دست دادن بقیه فصل در حین بهبودی از جراحی، به سرعت به ناامیدی تبدیل شد.دوباره به چالش کشیده شدم.
این آسیب دیدگی فقط تردیدهایی را که هنوز در پس ذهنش باقی مانده بود، تشدید کرد. و اکنون، او اساسا برای پر کردن شکاف بین بازیکنی که در فصل روکی بود و کسی که میخواست بشود، ناتوان بود.
با این حال، او مصمم بود که اجازه ندهد افکار منفی او را در بر بگیرند و تلاش کرد به خود اطمینان دهد که از طریق سختکوشی، میتواند به بازیکن و رهبری تبدیل شود که دیترویت او را انتخاب کرد. وقتی نتوانست در بازیها شرکت کند، روی چیزهایی که میتوانست کنترل کند تمرکز کرد. تلاش بیشتر در دوران توانبخشی. تفکر مثبتتر. تشویق همتیمیها از روی نیمکت. تکیه بر حمایت والدینش، کیت و کری، و دو خواهر و برادرش. تمرکز بر پیشرفتش، هرچقدر هم کوچک، به ویژه پس از اینکه در نهایت برای تمرینات داخل زمین مجوز گرفت. او میگوید:
باید پیروزیهای کوچک را شناسایی و قدردانی نموده و آنها را جشن گرفت، چه این پیروزی، زدن پنج شوت بیشتر در تمرین نسبت به روز قبل باشد.
با این حال، اشتیاق او برای حضور در میدان مسابقه در کنار همتیمیهایش، از جمله بازیکنان جوان و آیندهدار، جیلن درن و جیدن ایوی، غیرقابل انکار بود. کید کانینگهم اظهار داشت:
من به شدت آرزو داشتم در میدان حضور داشته باشم و به تقویت انسجام تیمی کمک کنم. هر مسابقه را تماشا میکردم و فقط میخواستم به نحوی به تیم یاری برسانم، اما این امکان وجود نداشت.
او دوران حضور در فهرست مصدومان را آزمونی برای لیدری خود تلقی میکرد. او در حال یادگیری این نکته بود که صدای او باید بزرگترین قدرت وی باشد. مربیانش به او یادآوری میکردند که این زمان، زمان سکوت نیست. ثبات در نحوه صحبت او با تیم در زمان غیبتش، میزان تعهد او را به همتیمیهایش اثبات میکرد.
با این حال، او نمیتوانست از تفکر درباره آینده خود در دیترویت اجتناب کند، زیرا فصل دیگری با ناامیدی شدید بدون حضور او سپری میشد و پیستونز با بدترین رکورد NBA، یعنی 17 پیروزی و 65 شکست، به کار خود پایان داد. کانینگهام میگوید:
با توجه به مصدومیت طولانیمدتم، به فرنت افیس فکر میکردم و میدانستم که روزهای زیادی وجود دارد که ممکن است نظرشان در مورد شما تغییر کند، بنابراین دائما به این موضوع فکر میکردم.
او تلاش میکرد تا نگرانیهایش بر او غلبه نکند و بیش از حد به آینده نپردازد. او اظهار داشت:
تلاش میکردم تا همواره در لحظه حضور داشته باشم و بدانم که در پایان روز، همه چیز خوب خواهد شد، چه ترید شوم، چه با این تیم بازگردم و چه هر اتفاق دیگری بیفتد، من خوب خواهم بود. من راه خود را از میان آن پیدا میکردم.
به نوعی، او انتخابی نداشت. آسیب دیدگیاش او را مجبور کرد با توجه به ماهیت طولانی و طاقتفرسای توانبخشی، امور را روز به روز پیش ببرد. کانینگهم اظهار داشت:
مجبورید، در غیر این صورت، تعادل روانی خود را از دست خواهید داد.
در حالی که او به بازگشت فیزیکی خود مشغول بود، به طور همزمان بر جنبههای ذهنی بازی و مقابله با تردیدهای شخصیاش نیز تمرکز داشت. با این حال، هیچ چیز او را مانند آنچه در سال سوم رخ داد، به چالش نمیکشید.
در تاریخ 21 دسامبر 2023، کنن کانینگهام هرگز برادر کوچکترش را تا آن شب، چنین پریشان ندیده بود. دوربینها لحظهای را ثبت کردند که کید پس از یک شکست دیگر (بیست و پنجمین شکست متوالی) در حالی که اشک میریخت، از زمین خارج میشد و کنن را به شدت تحت تاثیر قرار داد. کنن میگوید:
او میتواند کمی خویشتندار باشد. صحبت کردن و ارتباط برقرار کردن با او آسان است، اما آسیبپذیری واقعا از ویژگیهای او نیست.
در آن شب، اعتراض هواداران با شعار «تیم را بفروشید» به اوج خود رسید. پس از آن، روند شکستهای متوالی به شکل فزایندهای ادامه یافت. 26 شکست، 27 شکست … احساس ناامیدی و رنج، غیرقابل تحمل به نظر میرسید.
هر شکست، بیش از پیش روحیه تیم را تضعیف میکرد و بازیکنان مجبور بودند به سوالات خبرنگاران در مورد عوامل ناکامی پاسخ دهند. کانینگهام نمیتوانست پنهان شود، نمیتوانست از پاسخگویی طفره رود. برخلاف اکثر افراد که میتوانند در آسایش منازل خود شکست بخورند و شرم ناشی از آن را به صورت خصوصی تحمل کنند، ناکامیهای کانینگهام و همتیمیهایش به طور کامل در معرض دید عموم قرار داشت. شکستها به صورت جمعی تجربه میشوند، اما پوینت گارد مسئولیت متفاوتی را بر عهده دارد. کانینگهم پیک یک درفت بود؛ بازیکنی که فرنچایز تمام امید خود را به او معطوف کرده بود و او قادر به کسب پیروزی نبود.
و او نمیتوانست بخوابد. شبها که به صبح تبدیل میشدند، او به طور مداوم تلفن همراه خود را مرور میکرد، انتقادات را میخواند، پستهای هوادارانی را میخواند که زمانی او را تشویق میکردند و اکنون او را بازیکنی ناکام میخواندند. او متوجه شد که نظرات چقدر سریع میتوانند تغییر کنند. زمانی تقریبا به طور جهانی مورد تحسین قرار میگرفت و اکنون برخی در مورد اینکه آیا او اصلا به NBA تعلق دارد یا خیر، تردید داشتند. او تلاش میکرد تا از این هیاهو دوری کند، چه این به معنای بازی با تمام توانش، چه تشویق همتیمیهایش یا داشتن صدایی ثابت در رختکن بود. او هرگز به طور علنی خشم خود را نشان نداد. هرگز همتیمیهایش را مقصر ندانست. هرگز درخواست معامله نداد. او قصد نداشت تیمش را رها کند. او خود را در حال بازی در جای دیگری نمیدید. او میگوید:
چمن سبزتری پیدا نخواهید کرد. فقط چمن خود را قبل از هر چیز، آبیاری کنید.
برادرش، که خود بازیکن سابق بسکتبال دانشگاهی و اکنون مربی تیمهای AAU است، به او یادآوری میکرد که «تنها راه خروج، عبور از آن است.» کنن کانینگهم میگوید:
شما فقط باید از میان زشتیها عبور کنید تا دوباره کمی نور خورشید را ببینید.
دوران دشواری بود. اما کانینگهم بر قدردانی از آنچه داشت تمرکز کرد: خانوادهای که از او حمایت میکردند، رفاه مالی و تحقق رویای حضور در لیگ NBA.
کانینگهم میدانست که به عنوان بازیکنی که بیشترین زمان را با توپ در اختیار دارد، حفظ انرژی ثابت در هر دقیقهای که در زمین حضور دارد، صرف نظر از نتیجه بازی، اهمیت دارد. او میگوید:
من قصد نداشتم کسی را رها کنم. مردم واقعا هر روز در طول آن دوران به سر کار میآمدند، که فکر نمیکنم بسیاری از تیمها این کار را میکردند. فکر نمیکنم بسیاری از بازیکنان NBA بتوانند آنچه را که ما در کل آن فصل تجربه کردیم، تحمل کنند.
نقطه اوج بحران در دسامبر 2023 رقم خورد. کانینگهام 41 امتیاز در برابر نتز کسب کرد، اما این کافی نبود، زیرا دیترویت بیستوهفتمین بازی متوالی خود را باخت و رکورد جدیدی برای طولانیترین روند باخت در یک فصل در تاریخ لیگ ثبت کرد. گویی اوضاع از این بدتر نمیشد، در بازی بعدی، در مقابل بوستون در زمین حریف، به نظر میرسید که دیترویت سرانجام ممکن است به این روند پایان دهد. پیستونز در برابر بهترین تیم لیگ 21 امتیاز پیش افتاده بودند. این لحظهای بود که باید پیروز میشدند. با این حال، با وجود عزم راسخ کانینگهم و همتیمیهایش برای پیروزی در آن بازی، در اعماق وجودش میدانست که تیمش به نحوی راهی برای باخت پیدا خواهد کرد.
در نهایت، آنها در اورتایم با نتیجه 128_122 مغلوب شدند. او با لحنی ناامیدانه گفت:
همه بازیکنان احساس ناخوشایندی داشتند. با کسب آن پیروزی، ما بهترین تیم لیگ را شکست میدادیم و شاید میتوانستیم روند پیروزیهای متوالی را آغاز کنیم… این پیروزی میتوانست نقطه عطفی برای ما باشد. این شکست، ضربهای سنگین بود. این شکست، یادآور تلخی بود که به ما میگفت، شماها توانایی پیروزی ندارید.
با وجود دشواری شرایط، کید به همتیمیهایش، که بسیاری از آنها جوان و سرشار از پتانسیل بودند، باور داشت. او به خاطر میآورد که به یک خبرنگار گفته بود که معتقد نیست تیمشان به بدی رکوردشان باشد. و من واقعا با نگاه کردن به لاکرروم این احساس را داشتم. استعداد موجود در اینجا، استعداد تیمی نیست که فقط بتواند دو بازی را ببرد.
پس از تحمل شکستهای پیاپی، دیترویت سرانجام در بازی مقابل تورنتو، با اختلاف دو امتیاز، به این روند ناامیدکننده پایان داد. اما این پیروزی، آغازی بر روند پیروزیهای متوالی نبود و دیترویت هفت بازی بعدی را نیز واگذار کرد. با وجود این ناکامیها، کانینگهم وعدههای خود را در زمان حضورش در تیم به عنوان بازیکن تازهکار برای احیای «بسکتبال دیترویت» به یاد آورد. او در این خصوص اظهار داشت:
احساس میکردم سرنوشت من حضور در دیترویت بود. از همان بدو ورود، محبت بیدریغی از سوی هواداران دریافت کردم و میخواستم در ساختن آیندهای روشن برای این تیم سهیم باشم.
به دنبال چمن سبزتر در جای دیگر نباشید. قبل از هر چیز، به چمن خود رسیدگی کنید
“کید کانینگهم”
او اظهار داشت:
سالهای سختی بود، اما نمیتوانستم از آنچه گفته بودم برگردم. در واقع، اکنون حتی دلیل بیشتری برای انجام آن دارم. باید تمام وجودم را برای آن سرمایهگذاری کنم.
او باید راهی پیدا میکرد تا منفیگراییهایی را که از سوی هواداران تصادفی آنلاین یا کارشناسان بسکتبال در تلویزیون میشنید، به چیزی مثبت تبدیل کند. او بیان میکند:
من قطعا از این انتقادات به عنوان سوخت استفاده میکنم. و با خود میگویم: نه، شرط میبندم که شما حرفهایتان را پس خواهید گرفت. این باور همواره در ذهنم بوده است.
تمام شکستها به کانینگهم کمک کرد تا متوجه شود که باید به صدای خود و باور به خود بیشتر اعتماد کند. او گفت:
باید مرزی مشخص کنید. به خود بگویید: من اجازه نمیدهم نظرات دیگران، احساسم نسبت به خودم را کنترل کند. این موضوع، به سندرم خودفریبی مربوط میشود. کسی که از تاثیر نظرات دیگران رهاست، کمتر در معرض ابتلا به سندرم خودفریبی قرار میگیرد.
او سرانجام مرور بیوقفه تلفن همراه خود در اواخر شب را متوقف کرد و یک روال سالمتر و پایدارتر قبل از خواب ایجاد کرد. انتقادات پوچ و صرفا کلمات بودند. او میگوید:
یک بازی بد انجام میدهم؛ همه فکر میکنند بدترین هستم. یک بازی خوب انجام میدهم، همه فکر میکنند بهترین هستم. هیچکدام واقعا مهم نیست. هیچکدام واقعی نیست. در پایان روز، این فقط رسانههای اجتماعی است. نمیتوانم اجازه دهم که اینها دیدگاه من نسبت به خودم را تعیین کند.
او میدانست که باید به عنوان یک بازیکن، به عنوان یک لیدر، به پیشرفت خود ادامه دهد. او این را به خودش، به همتیمیهایش و به دیترویت مدیون بود.
در اولین ملاقات بیکرستاف با کانینگهم، پیش از آغاز این فصل، سرمربی جدید دیترویت با این برداشت از دیدار خارج شد که پوینت گارد، تماما متعهد به موفقیت است. بیکرستاف در این خصوص اظهار داشت:
ما در مورد این موضوع صحبت کردیم که اتفاقات گذشته، اهمیتی ندارند. از این لحظه به بعد، هر آنچه انجام میدهیم، آغازی نو و فرصتی جدید است.
اولین جملهای که کانینگهام به بیکرستاف گفت، این بود که او خواهان مربیگری است و از مربیگری سخت نیز استقبال میکند. بیکرستاف این تمایل به یادگیری را در جلسات تحلیل فیلم و تمرینات مشاهده کرد. او در این خصوص اظهار داشت:
به عنوان یک لیدر، که البته هنوز جوان است و در حال طی کردن مسیر پیشرفت، او به دلیل نحوه حضور روزانهاش و پذیرش مربیگری، تاثیری مشابه تیم دانکن و استفن کری بر سازمان دارد.
این عملکرد باعث ارتقای سطح عملکرد کلی تیم شده است. بیکرستاف گفت:
این موضوع، وظیفه من را آسانتر کرد. اکنون میتوانم او را بر اساس استانداردهای بالا مربیگری کنم و این استاندارد را برای تمامی بازیکنان تیم اعمال نمایم، به گونهای که همه مسئولیتپذیر باشند و از زیر بار وظایف شانه خالی نکنند.
همتیمیهایش نیز لیدری او را میبینند. نحوه تشویق او به دیگران، اشاره به نکات مثبت در عملکردشان. اسر تامپسن، فوروارد تیم، میگوید: “او کسی را سرزنش نمیکند.” او همچنین بیش از هر زمان دیگری از صدای خود استفاده میکند. کانینگهم تیم را قبل از بازی مقابل آتلانتا هاوکس در ژانویه جمع کرد. پیستونز در چند بازی قبلی بهترین عملکرد دفاعی خود را ارائه نداده بودند و پوینت گارد به آنها در این مورد گفت: ما دیگر این مزخرفات را تحمل نمیکنیم. ران هالند گفت وقتی ما این صحبت را از او شنیدیم، همه تصمیم گرفتیم متمرکزتر از همیشه بازی کنیم.
کانینگهم روی تمام جنبههای بازی خود کار کرد، از جمله بهبود برد شوتهایش و در حال حاضر فیلدگل 46% شوتزنی را دارد، 5 درصد بهتر از زمانی که روکی بود. او چالشهای دفاعی بیشتری را پذیرفت، اغلب بهترین شوتزن حریف را مهار میکرد، و اسیستهای او نیز در هر فصل به طور پیوسته بهبود یافته است. به بیان ساده، کانینگهم همیشه خود را در حال پیشرفت میدید. همتیمیهایش نحوه مسئولیتپذیری او را میبینند. بیزلی میگوید:
بازیهایی بوده که در نیمه وقت به داخل آمده و گفته است، “من باید بهتر باشم” در حالی که شما حتی فکر نمیکنید او نیاز به بهتر شدن داشته باشد.
حتی اکنون، به عنوان یک بازیکن آل استار، که تیمش را به سمت رقابت برای حضور در پلیاف لید میکند، او هنوز از بازی خود راضی نیست. گاهی اوقات باور کردنش سخت است، پس از تمام آنچه او و پیستونز با هم تجربه کردهاند، که او فقط 23 سال دارد. کانینگهم میگوید:
همیشه میدانستم که چیزی شبیه به آنچه اکنون در حال وقوع است را خواهم داشت. میدانستم که خواهم داشت، اما هنوز فکر نمیکنم به جایی که در ذهنم تصور میکنم، رسیدهام.
او اکنون از خوابی آسودهتر بهرهمند است. او دریافته است که اعتماد به نفس، نیازمند تقویت، حفاظت و پرورش مداوم است و لزوما از نتیجه نهایی حاصل نمیشود. در اوایل فوریه، زمانی که پیستونز در خانه میزبان کاوالیرز، تیم صدرنشین کنفرانس شرق، بود، انتظار نمیرفت بازی نزدیک باشد. با این حال، کانینگهم در لحظات حساس بازی، با به ثمر رساندن پرتابهای آزاد حیاتی، عملکردی درخشان از خود به نمایش گذاشت. بازی تا آخرین لحظه نفسگیر ادامه یافت و کلیولند کاوالیرز با یک شوت سه امتیازی غیرمنتظره از دریوس گارلند، پیروز شد. این شکست، اگرچه ناگوار بود، اما نشان داد که دیترویت به تیمی تبدیل شده است که به تواناییهای خود ایمان دارد و بهترین تیمهای لیگ را به چالش میکشد.
پس از پایان بازی، در رختکن پیستونز، کانینگهم با انداختن حولهای بر روی شانههایش، به سمت کمد خود رفت. او با وجود شکست، ناراحت به نظر نمیرسید. اگرچه بازیکنان از نتیجه بازی ناامید بودند، اما فضای رختکن همچنان آرام و دوستانه بود. همتیمیها قبل از ترک رختکن، با یکدیگر دست میدادند.
کانینگهم در آن شب تصریح کرد:
هدف ما حضور در مرحله پلیاف این فصل است. در حال حاضر، رقابت نزدیکی با چند تیم دیگر برای کسب سهمیه پلیاف داریم. بنابراین، بازگشت سریع به شرایط مطلوب و جلوگیری از تشدید مشکلات، از اهمیت ویژهای برخوردار است. ما باید راهکارهای لازم برای پیروزی در این مسابقات را پیدا کنیم.
پیش از ترک استادیوم، لبخند محوی بر لبان او نقش بست، که معمولا در حین مسابقات از بروز آن خودداری میکند. در دیترویت و در وجود کانینگهم، با وجود شکست تلخ، نشانههایی از شادی و امیدواری مشهود است. حسی از خوشبینی و اطمینان به اینکه تمام خواستههایش محقق خواهد شد.